وقتی همه کارها خوب انجام شده و همه گفتن WOW خیلی عالیه، هیچ چی لذت بخش تر از این نیست که دراز بکشی روی کاناپه و کانال تلویزیون های غیر وطنی رو بالا پایین بکنی ، از قضا هم یدونه فیلم علمی تخیلی با پایان خوش گوگولی بخوره به تورت! به این میگن لذت بردن از زندگی !
البته ما بعد از یکهفته نخوابیدن، با رکورد بیدار موندن تا ساعت 6 صبح، دوشب عین بچه های خوب ساعت 9 می ریم می خوابیم! اما هنوز هم خوابمون می یاد!
فعلا زندگی داره خوش به حالمون می شه ، تا دفعه بعدی !
خب ما که نفهمیدیم کسی می یاد اینجارو بخونه یا نه، اما خب باسیه دل خودمون می گیم. اینجا از برنامه نویس تنها تبدیل شد به گارفیلد و برنامه نویس ، این گارفیلد وجود ما رو هم یک موجودی پارسال کشف کرد که من هم هیکلی هم اخلاقی شبیه گارفیلد می مونم . منم دیدم وای چه خوب پس من چقدر نازم! یعنی خیلی خوشم اومد از این ماجرا، باسیه همین حتی سعی کردم شباهتهای بین خودم و گارفیلد رو بیشتر شناسایی کنم ، بعدش به تاریخ که رجوع کردم دیدم که بعلههه! من از همون بدو تولد خیلی شبیه بودم مثلا اینکه دیدین بچه ها تازه که به دنیا می یان چقدر الکی سرو صدا می کنن ، اما من تا دو هفته اول زندگی اصلا انرژیم رو صرف این همه سروصدا نمی کردم ، بلکه فقط پامیشدم شیر می خوردم و می خوابیدم. (یعنی کودک به این خوبی هیچی تاحالا نداشته!) و کوچکترین صدایی از خودم تولید نمی کردم نه گریه ای نه چیزی ، حتی تا جاییکه بعضی از اطرافیان فکر کردن که خدای نکرده من لال باشم! اما بعد از اون مدت دلدردی پیش می یاد و صدای من هم در میاد!
باسیه همین بود که من با افتخار اسم گارفیلد رو اینجا اضافه کردم، چون به هر حال قسمتی از وجود من شبیه اون هست! حالا اگه بتونم تغییراتی توی این بلاگر بدم ، بعضی وقتها گارفیلد بعضی وقتها یک عدد نویسنده، شاید هم عوضش نکردم ! حالا بعدا تصمیم می گیرم
به هر حال اینجوری شد که گارفیلد هم وارد بازی شد!
همیشه refresh باشین!