۱۳۸۷ تیر ۲۹, شنبه

تو کتاب نوشته الگوی رفتاری یعنی کارهایی که در ضمیر ناخودآگاه ما وجود داره و ما بدون فکر اونهارو تکرار می کنیم!

وقتی کتاب رو خوندم یک الگوی رفتاری در خودم کشف کردم. حتی اگه یک هفته کامل هم تعطیل باشه و وقت برای انجام کارها داشته باشم، من همه همه کارهام رو می زارم از ساعت 4 عصر روز آخر شروع می کنم و خب چون باید تموم هم بشه، پس احتمالا تا ساعت 4 صبح فرداش دارم کار می کنم!

حتی نشستیم با خانواده تاریخچه این الگوی رفتاری رو در آوردیم ، مثل این: من همیشه شب 13به در، داشتم پیک شادی انجام می دادم. یا اینکه همیشه شب امتحانهام یک فلاکس گنده چایی داشتم تا اینکه بتونم تا صبح بیدار بمونم و حداقل کتابم رو یه دور تموم کنم!

کلی هم یاد آوری این خاطرات باعث مسرت خانواده شد، چون هی میشستن می گفتن وای یاده همیشه تو امتحانها کلی کتاب زیر تختت بود، یواشکی می شستی کتاب می خوندی. خلاصه که این الگوی رفتاری به طرز بسیار واضحی در من کشف شد و ما خوشحال از این کشف به زندگیمون ادامه دادیم!

دیشب وقتی ساعت 3 نصفه شب داشتم با یک سری کد زبون نفهم سروکله می زدم، کشف جدیدتری کردم. تشخیص الگوهای رفتاری کار بسیار راحتیه! می تونین چهارتا صفحه از کتاب ها ی روانشناسی رو بخونید تا nهزارتا کشف کنید، اما تغییر الگوهای رفتاری کار حضرت فیله! در نتیجه بعد از خوندن کتاب، شما تغییری نکردین، فقط متوجه شدین چقدر اخلاق های بد دارین و خودتون خبر ندارین!

Refresh باشین!

پ.ن : راستی اون کشف جدید این بود: توی word2007 یه قسمت داره به اسم Publish که می تونی بری توش Account مربوط به بلاگت رو تعریف کنی، بلاگر رو خودش تو لیستش داره! بعدش توی word با همه امکاناتش مطلبت رو بنویسی و آخر سر بزنی PUBLISH و فرت بره تو بلاگت! اینطوری دست آدم برای وبلاگ نویسی سر کار، وقتی کاری نداره ها، باز می شه!

۱ نظر:

ناشناس گفت...

اینجا رو!!!معتاد!!!!عجیبه!!