۱۳۸۹ آبان ۲۸, جمعه

Your world is not real,Simple little idea that changes every things


تو عمرم انقدر برام واقعیت و خیال درهم گیر نکرده بود. می گه تو هم خب موقعه ای inception رو دیدی ها، می گم آره !واقعا کی می دونه که چی واقعیته چی رویا.وقتی منطقی ترین آدمی که می شناختی ، داره با جدیت چیزی رو می گه. راهی جز باورکردنش نداری. همونقدر واقعیه که مول برای کاب. مگه چقدر می تونی برای خودت تکرار کنی که این واقعی نیست. وقتی می تونی لمسش کنی، صورتت رو بچسبونی به پوستش. دیگه رویا چه معنی میده اینی که می خوای خود واقعیته.
توسالهای نوجونیم، خواسته یا ناخواسته وارد ماجرایی شدم که نشونم داد وقتی می گن قلبم دوتیکه می شه، یعنی چی. چندسال بعدترش خواسته وارد پروسه ای شدم که بهم حالی کرد وقتی می گن مغزم داره متلاشی میشه یعنی چی و حالا هرروز ناخواسته دارم این رو تجربه می کنم که بندبند وجودم داره از هم می پاشه یعنی چی.
فکرمی کنم که خدابیشتر از یک خونیاگر پیرنیست. ولت می کنه تا خوب دست و پا بزنی و اون خوب نگات کنه. بعد دقیقا وقتی که بدون رمق یه گوشه ولو شدی و می دونی و می دونه که دیگه هیچ کاری ازت بر نمیاد، یه فوت می کنه و یه راهی برات درست می کنه. نه اونقدر درست می کنه که دیگه کاری به کارش نداشته باشی. نه اونقدر خرابش می زاره که نتونی حرکت کنی. و انوقت دقیقا همین جست و خیزها و فراز و نشیب هاست که زندگی رو می سازه و نیاز این پدر پیرمون رو به بودن برطرف می کنه.
جناب روانشناس اعتقاد داره این درده با نوسانه. یعنی دردی که شروع می شه و هی توی نوسان خوب شدن و نشدن حرکت می کنه و بعد این همون دردیه که آدم رو می سازه. همونی که رشدت می ده و کلی عرفا و علما سالها بهش اشاره کردن که ضربه لازمه تا سنگ بشه الماس.
اما من خوشبینانه فکر می کنم شاید اینم یه خوابه ، خوابی که مال من نیست و من فقط لازمه تا صبر کنم که صدای موزیک رو بشنوم و بعد با یه Kick از خواب بیدار بشم و ببینم که تمام اینها همش نیم ساعت خواب بعدازظهر پنج شنبه بوده.
راستی شما صدای موزیک رو شنیدین که داره پخش می شه؟
Mal:What if u wrong?What if I'm what's real?u keep telling your self what u know.What do u believe,What do u feel?
Cobb:Guilt


۱۳۸۹ آبان ۲۵, سه‌شنبه

حالا وقتش نیست

هیچ پولی ارزش این رو نداره که به خاطرش زندگی نکنیم. چه اینکه زندگی نکنی چون داری پول در میاری، چه اینکه زندگی نکنی چون داری پول ذخیره می کنی.
این پاییز رو یادم نمی ره هیچوقت، اما هنوز پاییز رو دوست دارم، دلم می خواست ، می تونستم،  برم توی جنگل روی یه عالمه برگهای رنگ و وارنگ راه برم تا صداشون رو بشنوم.  دوست دارم بوی درخت هارو  استشمام کنم. .دوست دارم روی برگها بخوابم،طاق باز رو به آسمون و ابرها رو نگاه کنم که اینور اونور می رن.
یک عالمه زندگی کنین! هرچقدر هم زندگیتون عادی و کسل کننده و تکراری به نظر میاد، کلی جا داره هنوز باسیه زندگی کردن پس اینکارو انجام بدین .