۱۳۸۹ آذر ۱۵, دوشنبه

بفرمائید شام

در راستای اینکه اینجا مدتیه غر دونیه و صدای ملت در اومده و دیگه حتی بهادرخان برای تشویق مثبت نویسی بنده،میاد کامنت می زاره. امروز می خوام یکم غذای روحی به خوردتون بدم که همچی خیلی هم اینجا روح و روانتون رو آزار نده. این یک پرس غذای کامله یعنی هم پیش غذا داره هم دسر هم غذای اصلی. در ضمن کاملا هم اقتصادیه و زود هم می شه آماده اش کرد.
پیش غذا: پیاده روی در یک عصر دل انگیز پاییزه با یک آدم دل انگیز، از همونا که توی متنهای خارجی بهش می گن your loved ones ( یعنی این عبارت رو دوست دارم )
طرز تهیه: ابتدا یک مسیر قابل پیاده روی که دوطرفش درخت هست روانتخاب کنید. می تونید از پارک یا هر پیاده روی قابل دسترس دیگه ای اسفاده کنید. دقت کنید که هرچقدر تعداد درختها بیشترباشه طعم پیش غذا بهتر خواهد بود. your loved ones هم که پای خودتون، فقط این رو گوشزده کنم که حنسیت اصلا مهم نیست. مهم همدل بودنه، یعنی می تونه از شوهر و دوست پسر و دوست دختر تا رنج دوست و خواهر و برادر حرکت کنه. حتی در موارد خیلی نادر دیده شده که پدر و مادر یا خاله و دایی و عمه ای که قابلیت درک داره هم کارسازه. لباس یکم گرم بپوشین که خب به هرحال عصر پاییزه و سوز داره و قرار نیست پیاده روی با پت پت دندوناتون و کز کردن همراه باشه.
تقریبا همه چیز آماده است با اینکه ظاهرا پیش غذای ساده ایه اما باید در انتخاب ادویه اش دقت کنید که یه وقت مزه اش رو خراب نکنه. مثلا اینکه شما قرار نیست ورزش و بدو بدو انجام بدین. قراره صرفا یک پیاده روی دل انگیز داشته باشین و با آرامش راه برین. مسیر خیلی طولانی نیاید باشه که خسته بشین. در انتخاب loved one تون هم این دقت رو بخرج بدین که از قبل ماجرایی برای بحث کردن بینتون نمونده باشه چون قرار نیست که توی این پیش غذا مشکلی رو حل کنین، صرفا حرفهای دوست داشتنی و خوشحالانه که باعث بشه پیش غذای خوش طعمی داشته باشین، کفایت میکنه.
حالا که پیش غذاتون رو خورید میریم سراغ غذای اصلی.
مواد لازم: یک عدد مبل راحتی روبروی تلویزیونی که به DVD Player وصله و یک نوع خوراکی که دوست دارید و می شه سریع درستش کرد یا از بیرون تهیه اش کرد. من بهتون پیتزای ایتالیایی یا ماکارانی رو پیشنهادمی کنم. و از همه مهمتر یک عدد DVD با کیفیتِ فیلم eat pray love ( لطفا از 2000 تومن به بالا تهیه کنید که کیفیت مهمه) . برای درست کردن غذای اصلی، تنها کاری که لازمه اینه که DVD رو بگذارید توی player و خوراکیتون رو بیارید دم دستتون، روی مبل لم بدین و play رو فشار بدین و لذت ببرید از ایتالیا و غذاها و راحتی آدمهاش، از هند و حرفهاش و آخر سر هم از جولیا رابرتز و این آقا خوبه.
البته بگم که غذای اصلی می تونه یکم سنگین باشه و مجبور شید که چند بار به حرفهاش گوش کنید. اما خب به من اعتماد کنید و دقت کنید که چی می گه، چون حرفهای آرامش بخش مثبتانه ای می زنه. اگه هم که نمی خواین به متن اصلی وقادار بمونین DVD رو انتخاب کنید که ترجمه زیر نویسش قابل اعتمادتر باشه.
اگه کامل غذا تون رو نوش جان کردید و دخیره آرامش روحتون به حالت قابل قبولی رسیده می تونیم بریم سراغ دسر.
مواد لازم:دسر رو از مواد یکسان با غذای اصلی براتون در نظرگرفتم که خیلی به زحمت نیوفتین و فعالیت زیادی، باعث آزاد شدن احساسات صورتی گولی مگولی روحتون نشه. فقط لازمه که وقتی دارید DVD غذای اصلی رو میگیرید یک عدد DVD با همون خصوصیات با کیفیت و زیر نویس درست حسابی از فیلم the Jane Austen book club بگیرید. همچنین یک قهوه خوب و چندتا بیسکوئیت خوشمزه.
برای دسر لازمه که بلند شین و برای خودتون قهوه آماده کنید. (قبول دارم که این یکم فعالیت اضافیه و امکانات لازم داره اما خب قهوه خوب ارزشش رو داره. حالا اگه خیلی نمی خواین فعالیت کنید و یا امکاناتش رو ندارین از hot chocolate های آماده هم می تونید استفاده کنید فقط مرغوب باشه و غلیظ) قهوه / hot chocolate رو همراه با بیسکوئیت ها بیارید جلوی مبلی که برای غذای اصلی استفاده کردین، DVD جدید رو توی DVD player بگذارید و لیوان قهوه / hot chocolate تون رو دستتون بگیرید و play رو بزنید . چون از همون اول به اینکه قلپی از یک نوشیندنی گرم بخورید احتیاج دارید.
و خب می تونید لذت ببرید از دسر امشب که پره از رمان های دوست داشتنی غرور و تعصب ، اما و... همراه با داستانهای شخصیتها، با بالا و پایین هاشون و مزه مزه کردن رابطه های دوست داشتنی که به تصویر می کشه.
و خب امیدوارم که بعد از استفاده از منوی امشب ما، روحتون سیراب شده و تا مدتی حالت پروانه ای سرخوشانه ای داشته باشید.
نوش جان.

پ.ن: یعنی من دوست دارم این با هم کتاب خوندن رو.بخصوص به نظر من جالبترین حالتش اینه که دونفر بشینن از روی یه کتاب بخونن یعنی یکی بخونه یکی گوش بده. توی فیلم یه جا دختره به شوهرش می گه بیا به این صفحه گوش بده، فقط همین یک صفحه. این باعث می شه با هم کار مشترکی انجام بدیم. و جالبیش اینه که بعد از اون یک صفحه پسره خودش دوست داره که ادامه بده اونم چی ، یکی از کتاب های Jane Austen رو که مثلا قراره دوخترونه باشه فقط. قشنگ این صحنه یعنی !

۸ نظر:

ناشناس گفت...

خوشحالم که خوبی من که داغونم ، مشکلم دیگه با این چیزا حل نمی شه !

علی گفت...

نمی شه مثلاً الم استریت یا واکینگ دِد یا چه می دونم، برای دسر فیلم ترسناک دید؟ دسر با طعم آدرنالین تا صب به آدم می چسبه ها!!

لیلا گفت...

رنگبندی اون لحافه(نه ملحفه!)، توی تصویر پایینیه رو دوست دارم!!!

یک عدد گارفیلد برنامه نویس گفت...

ناشناس جان امیدوارم بهتر بشی!
علی برای این منوی خاص نه جانم اما شما خود مختاری همین که به دنیای مجازی برگشتی ok یه هر کاری دوست داری بکن
لیلاااا یعنی فقط عکساشو می بینی؟ یعنی من در اون رنگ خیلی موثر بودم متشکرم از اظهار نظرتون بسیارررر :))

لیلا گفت...

نه خب! اون جین آستین اش رو هم دوست داشتم:دی

جاست کیدینگ:)

نگین گفت...

جالب بود اما انجام تمام مراحل سخت بخصوص صحبت فقط در مورد خوشی من تا یکی می بینم یاد ناراحتیهام می افتم.
اما از قسمت پیتزا و نسکافه با یک فیلم رمانتیک خیلی حال می کنم

بهادر گفت...

رنگ پایه تخت تو عکس که نارنجیه تناسب جالبی با موی پسره داره
خیلی مطلب جالبی بود

از زندگی گفت...

مرسی برای اظهار نظرتون. خوشحالم که از تصاویر پاندا خوشتون اومد.